پرش به محتوا

منافع ملی یا مصلحت نظام؟

ژوئیه 15, 2012

رویارویی قریب الوقوع ایران و غرب، نمایی بسیار هراس انگیز دارد.جنگ نا امنی ویرانی و انهدام تمامی زیر ساختهای ملی را در پی خواهد داشت. کشورهای غربی در رویارویی با ایران اهداف استراتژیک و بلند مدتی را تعقیب میکنند که جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی پیش پا افتاده ترین آنهاست. 
مهمترین چالش پیش روی جهان کنترل منابع انرژی برای دهه های آینده است. سر بر آوردن چین به صورت غولی که بخش بزرگی از تولید نفت وفولاد جهان را میبلعد، و در آستانه گذر کردن از ایالات متحده و تبدیل به بزرگترین قدرت اقتصادی جهان است، سیاستمداران غربی را به فکر کنترل کامل منابع انرژی خاورمیانه انداخته است. عملیات در عراق برای هدف بزرگتری که همانا الغای قراردادهای منعقده نفتی بین رژیم صدام و روسیه و چین بود به اجرا درآمد.
ایران آخرین کشور بزرگ صاحب منابع نفتی است که عملاْ در بلوک چین – روسیه قرار دارد و این دو کشور برای حفظ عمق نفوذ استراتژیک خود  در منطقه و دسترسی به منابع آسان،ارزان و تضمین شده انرژی و همچنین بازار محروم از کالاهای غربی عزم جدی برای حفظ وضع موجود دارند.
در این میان کشور چین به لحاظ پیوند عمیق اقتصادی با غرب مقاومت جدی ای از خود نمیتواند نشان دهد اما روسیه که آرزوهای پطر همچنان در دستور کار سیاستهای توسعه طلبانه اش قرار دارد و آرزوی بازگشت به موقعیت بین المللی دهه ۱۹۵۰ شوروی را در سر، در ماجرای ایران سرسختی بیشتری از خود نشان خواهد داد.
در این میان سیاستگذاران ایرانی غافل از منافع ملی به دو اصل میاندیشند : ۱- حفظ موجودیت نظام به هر قیمت و ۲- پای فشردن بر شعارها تا لحظه آخر. این دو محور هزینه های بسیاری برای ملت ایران ایجاد کرده و عملاْ آینده کشور را در تاریکی نگران کننده ای فرو برده است. تیم مذاکره کننده هسته ای به جای آنکه از زبان و عرف دیپلوماتیک برای به کرسی نشاندن بخش منطقی خواسته های ایران استفاده کند با زبان تهدید و ارعاب با جهان سخن میگوید.
کشورهای غربی با بزرگ نمایی خطر ایران   و مهر تایید این خطر از جانب مقامات سهل انگار ایران ،میکوشند دلایل مناسبی برای برخورد با ایران دست و پا کنند. مقامات ایرانی و نمایندگان مجلس نیز با رجز خوانیهای بی منطق خود بیشترین کمک را به هدف آنان میکنند.

عنصر گم شده سیاست ورزی در ایران عقلانیت است. ایده های آخر الزمانی سبب گردیده که دولتمردان حفظ منافغ ملی را یکسره فراموش کرده و به روزمرگی به انتظار ظهوری بنشینند که به شهادت احادیث معتبر وارده ،هیچکس از وقوع زمان آن خبر ندارد. مردانی متوهم که خود را همپای قدرتهای بزرگ دنیا فرض میکنند و با زبان غیر معمول با جهان سخن میگویند جز آنکه میهن را به دست اشغالگران دهند طرفی نخواهند بست.

 

No comments yet

بیان دیدگاه